من و زندگیم ( گذشته ای ...

ساخت وبلاگ

سلام بر دوستای خوبم... خوبیید؟  از دوستان عزیز و خواننده های خاموش کمک میخوام.... هفته ی دیگه تولد همسرخان هست و من نمیدونم باید چکار کنم! نگران ایده بهم بدید.. فقط لطفا نگید پیراهن و ساعت و عطر و کت و شلوار و کیف و کیک و.....بخر ! همسر خان اینقدر لباس و عطرهای مارک دار و ساعت مارکدار داره که هیچ چییییییز به چشمش نمیاد! 

همچنین نگید شام برید بیرون و.... ما هر هفته شام میریم بیرون!خنثی

من و زندگیم ( گذشته ای ......
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 18 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

وقتی دلم میگیره میرم اینجاها....شاید میشد سرنوشت جور دیگه ای نوشته بشه. خاطرات خوبی از این مناظر و صندلی ها دارم ...خودم عکس گرفتم و کلیپ درست کردم

منظره بارونی هفته ی پیش شیراز : 


من و زندگیم ( گذشته ای ......
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 11 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

سلااااااام بر دوستای گل خودم سومین تولد همسرخان هم از زمان عقدمون گذشت و من به پیشنهاد دوست عزیزم بهاره جان که پیشنهاد تزیین خونه و خرید کیک رو داد رو عمل کردم و از این بادکنک هایی که با گاز هلیوم پر میشه سفارش دادم و خونه رو بادکنک آرایی کردم و میز تولد چیدم و کیک خریدم. وقتی همسر خان اومد خونه پشت من و زندگیم ( گذشته ای ......ادامه مطلب
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 5 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

مشاهده یادداشت خصوصی

من و زندگیم ( گذشته ای ......
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 8 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

  این عکس تقدیم به شما  سلام بر دوستای گلم ..عیدتون مبارک  سال 96 با سوت و کوری شروع شد .. ...یک هفته قبل از سال تحویل همسرخان عمل کرد و همش در حال استراحت بود..از طرفی  تدارک سفره هفت سین دیده بودم ولی به دلایلی سفره هفت سین ننداختم .روز چهارم  عید هم وقتی که همسرخان بهتر شد رفت شهر خودشون . چون فا من و زندگیم ( گذشته ای ......ادامه مطلب
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 10 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

این مدت خیلی حالم گرفته بود و همش تو خودم بودم . جوری که آثار این حالم روی جسمم هم اثر بدی گذاشته بود..تپش قلب بالا.. فشار خون پایین ..استخوان درد ..دلزدگی نسبت به همه چیز و گریه کردن ...در کل احساس یاس و ناامیدی وجودم رو گرفته بود . وقتی این حالت ها به من غلبه میکنه تو لاک تنهایی خودم میرم و یه دفع من و زندگیم ( گذشته ای ......ادامه مطلب
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 7 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

سه روز پیش رفتیم کنسرت علی زندوکیلی تو ورزشگاه حافظیه بود . ساعت 8 شب شروع میشد ما از ساعت 6 رفتیم. تا ساعت 8 که کنسرت شروع شد خیییییییییلی شلوغ شد حدود شصت هزار نفر اومده بودن ..تمام صندلی ها پر شده بود و بقیه توی محوطه ی ورزشگاه بودن. شروع برنامه اش با آهنگ بندری بود.یعنی یه گروه اومده بودن و آهنگ من و زندگیم ( گذشته ای ......ادامه مطلب
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 7 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

با وجود این که اینجا رو خیلی دوست دارم و به محیطش کاملا آشنا هستم ولی به دلیل اینکه نمیشه عکس گذاشت و berowser آپلود عکس وبلاگم کار نمیکنه مجبورم عکس ها و کلیپ هام رو توی یه وبلاگ دیگه بذارم ولی یادداشت ها رو اینجا مینویسم  . آدرس جدید وبلاگ من :

manozendegim1364.blogsky.com 

آدرس جدید رو جز لینک های دوستام قرار میدم . 

من و زندگیم ( گذشته ای ......
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 12 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 10:47

مشاهده یادداشت خصوصی

من و زندگیم ( گذشته ای ......
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 0:32

پارسال عید برای سفره هفت سینم دوتا سنبل خریدم. موقعی که داشت خشک میشد مامانم پیازش رو برداشت گفت برای سال آینده خودم سنبل میکارم...از پیازش مراقبت کرد تو اینترنت تحقیق کرد که چه فصلی باید پیاز سنبل کاشته بشه و چه جور کاشته بشه که له نشه به موقعش رفت شیشه خرید و کود خرید و چند تا صدف از آکواریوم قبلیم داشتم اونا رو هم برای تزیین داخل شیشه گذاشت تا اینکه پیازها تو آب ریشه زد و مامانم هم ذوق سنبلش رو میکرد ریشه های سنبل خیلی ضعیف و نازک هست . جوری که با یه اشاره دست میشکنه ولی امروز یه چیزی نشونم داد که هر دوتامون خیلی تعجب کردیم !این ریشه های سنبل هست و صدف ها  و اینم یکی از ریشه ها که از توی یکی از صدف ها رد شده! در واقع صدف رو سوراخ کرده !       مگه میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟قدرت خدا !   من و زندگیم ( گذشته ای ......ادامه مطلب
ما را در سایت من و زندگیم ( گذشته ای ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmanozendegim1364c بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 0:32